http://TopkarateGorgan.ParsiBlog.com Code 5 for ever!
| ||
علل به وجود آمدن عصر یخبندان یکی از اسرار دیرینه در تاریخ زمین، علت وقوع عصرهای یخبندان و پیدایش یخچالهای پهناور است. در بهار 1989 ویلیام رودیمن از دانشگاه کلمبیا و جان کوتزباخ از دانشگاه ویسکانتین یک راه حل احتمالی بر این مسئله ارائه دادند. مدتها قبل، در سال 1920 یک فیزیکدان اهل یوگسلاوی سابق به نام میلوتین میلانکویچ به دلایل اخترشناسی این قضیه اشاره کرد. مدار زمین در دوره هایی متناوب دستخوش اندکی تغییر می شود. در میزان تمایل محور، میزان نامدور بودن مدار زمین، مکان نزدیکترین موضع زمین به خورشید و غیره تغییراتی رخ می دهد. حاصل کلی تمام این تغییرات عبارتست از افزایش یا کاهش آرام و جزئی در مقدار تابشی که ما از خورشید در دوره ای به مدت 40 هزار سال می گیریم، به بیانی دیگر، در هر 40 هزار سال زمین با 10 هزار سال کمبود تابش مواجه می شود. دمای میانگین افت می کند و ” زمستان بزرگ ” فرا می رسد. در طی این زمستان بزرگ، تابستانهای خنک نمی توانند تمام برفهای زمستان را ذوب کنند و سال به سال برف انباشته شده و یخچالها پیشروی می کنند. با سپری شدن زمستان بزرگ، یخچالها دوباره عقب می نشینند. این نظر معقولی است و مطالعه دقیق فسیلهای گذشته نشان می دهد که چنین دوره های تغییر دما وجود داشته است. ولی اگر چنین بود؛ این دوره ها می بایست میلیاردها سال اجرا می شدند. در حالیکه عصرهای یخبندان در چند میلیون سال اخیر پدید آمده اند و از میان رفته اند. پیشتر از آن به مدت 250 میلیون سال، هیچ عصر یخبندانی نبوده است. به نظر می رسد زمستان بزرگ آنقدر نباید سرد باشد که بتواند عصر یخبندان را آغاز کند. در دو میلیون سال گذشته، چیزی در زمین باید تغییر یافته باشد تا دورانهای سرد را کارامدتر سازد. این تغییرات ناشی از پدیده های اخترشناسی نیست بلکه به خود زمین مربوط است. طن و گمان بر حرکت کند صفحه های تکنونیک که پوسته زمین را می سازند(و در نتیجه قاره ها نقل مکان می کنند) متمرکز شده است. در سال 1953، دو زمین شناس از دانشگاه کلمبیا به نامهای موریس اوینگ و ویلیام دان نظر دادند که قاره های در حال جابجایی باید حدود دو میلیون سال قبل به قطب شمال رسیده باشند و اقیانوس منجمد شمالی را در بر گرفته باشند. این اقیانوس منبع رطوبت بوده و لذا بر پهنه های کانادا و سیبری برف باریده است. برف به آن تندی که بر روی آب ذوب می شود بر روی خشکی ذوب نمی شود. در نتیجه اگر به عوض دریاهای آزاد، خشکیها قطب شمال را در بر گرفته باشند برف به راحتی انباشته می شود. پس فقط از زمانی که قاره ها به آرایش کنونی رسیده اند، دمای پایین زمستان بزرگ توانسته است عصرهای یخبندان را در نیمکره شمالی به بار آورد. اینک رودیمن و کوتزباخ نظر دیگری ارائه داده اند که خصوصا برای زمین شناسان جالب بوده است. آنان به این نکته اشاره می کنند که در نتیجه حرکت صفحه های تکنونیک، شبه قاره هند که روزگاری جزیره بزرگی بود، به آرامی به زیر حاشیه جنوبی قاره آسیا غلتیده است. زمین موجود در طول این خط تماس تدریجا فشرده شده و بالا آمده و رشته کوههای هیمالیا و فلات پهناور تبت را ساخته است. به همان نحوه قاره آمریکای شمالی به سمت غرب حرکت کرده، به صفحه اقیانوس آرام برخورده و نیروهای اصطکاکی میان آن دو نواحی غربی قاره آمریکای شمالی را به صورت زنجیره کوهستان راکی در آورده است. در عرض 20 میلیون سال گذشته، بخشهایی از نواحی غرب آمریکای شمالی در حدود 1/6 کیلومتر و نواحی هیمالیا 4/8 کیلومتر بالا رفته است. پیش از وقوع این تحولات، توده های خشکی در نیمکره شمالی نسبتا صاف بودند و بادها می توانستند کمابیش بدون ممانعتی از غرب به شرق در سرتاسر جهان بوزند. رودیمن و کوتزباخ وزش باد را پس از بالا آمدن نواحی اسیای مرکزی و آمریکای شمالی به صورت فلاتها و کوهها، شبیه سازی کردند؛ آنان دریافتند که به علت وجود نواحی مرتفع، بادها منحرف شده و بیش از پیش به سمت شمال حرکت می کنند. توده های هوا در نتیجه این انحرافات، سرد می شوند و در شمال شرقی کوههای راکی و در شمال هیمالیا دما را پایین می آورند. بر اثر دمای پایین، مقدار برفی که در تابستان ذوب می شود کاهش می یابد و شدت زمستان بزرگ بیشتر می شود. سرانجام در دو میلیون سال پیش، فلاتها و کوهستانها آنقدر مرتفع می شوند و انحراف باد آنقدر زیاد می شود که اثر سرما برای آغاز یک عصر یخبندان در نیمکره شمالی و در زمستان بزرگ کفایت می کند. در اینصورت می توان فرض کرد که کوههای راکی و هیمالیا آنقدر فرساییده نشده اند تا بادها را منحرف نکنندپس در آینده هم احتمال عصرهای متناوب یخبندان خواهد بود. البته مگر اینکه روند گرم شدن زمین بر اثر گازهای گلخانه ای و آلودگیهای هوا که توسط انسانها بوجود می آید این روند را کند و یا ازبین ببرد. که البته این خود نیز فاجعه ای دیگر پدید خواهد آورد. نوشته شده توسط:آیزاک آسیموف آیا انسان در به وجود آمدن عصر یخبندان نقشی داشته است؟ فکر میکنید چند سال است که بشر دارد شرایط اقلیمی روی کره زمین را تغییر میدهد، یک قرن، یک هزاره، شاید هم کمی بیشتر! تحقیقات تازه نشان میدهند بشر قرنهاست که دارد تعادل آبوهوایی این کره را به هم میزند. فسیل های عصر یخبندان چه اطلاعتی از جانوران آن زمان در اختیار ما می گذارند؟ از زمانی که دانشمندان استخراج فسیلها را آغاز کردند در حدود 600 استخوان از 20 گونه جانداری متعلق به دوران پلیستوسن یا همان عصر یخبندان را از زیر خاک بیرون کشیدند. بقایای 5 پستاندار فیلنما به نام «مستودون"، 3 گاومیش، یک تنبلک، یک گوزن، یک سمندر ببری و دو ماموت کلمبیایی از جمله فسیلهای ارزشمندی بودهاند که در این گورستان دستهجمعی ما قبل تاریخ کشف شدهاند. [ چهارشنبه 92/10/11 ] [ 5:12 عصر ] [ امیرآزادحیدرآبادی ]
[ نظرات () ]
کشور ما ایران امروز بخشی از سرزمین بزرگتری به اسم فلات ایران است. سرزمین مرتفعی که بین رشته کوه های زاگرس در غرب و فلات تبت و یا در شرق شکل گرفته است. فلات ایران بخشی از قاره بزرگ اوراسیا محسوب می شود؛ اما فلات ایران کی به شکل و شمایل امروزیش در آمده است؟ رشته کوه های بلند و زمین های مرتفع کی در آن درست شده اند؟ شاید برای خیلی ها مهم تر باشد که بدانند ایران ما چطور به وجود آمده است. زمینی که ما امروز روی آن راه می رویم چقدر قدمت دارد؟ اولین بار کی زمین پدید آمد که امروز بخشی از کشور ما را تشکیل می دهد؟ برای پاسخ دادن به این سوال ها باید به سراغ گذشته زمین شناسی ایران رفت. اما باید توجه کرد که این گذشته رابطه تنگاتنگی با گذشته کره زمین دارد؛ یعنی برای پاسخ دادن به پرسش هایمان درباره ایران ابتدا باید به پرسش های مهم تری درباره کره زمین جواب بدهیم. زمینی که میلیاردها سال قبل از ابر و گاز میان ستاره ای شکل گرفت. اتفاقی که شاید از نظر ما بسیار پیچیده باشد اما در مقیاس کیهانی کاملا معمولی محسوب می شود چون در گوشه و کنار آن می شود بی شمار از این پدیده ها را سراغ گرفت. زمان گذشت و گذشتن آن ثابت کرد که زمین با بیشتر سیاره ها ( و شاید با همه آنها ) فرق دارد. حیات روی زمین شکل گرفت و سرانجام موجودات هوشمندی ( انسان ها ) را توسعه داد که می توانند بیندیشند ، به هستی نگاه و درباره آن سوال کنند. حالا ما می خواهیم برای جواب دادن به یکی از این سوال ها به 4/6 میلیارد سال قبل برگردیم جایی در آن دوران هادئن که زمین بسیار بسیار جوان بود و از آنجا نگاهی بیندازیم به کره خاکی مان. با این سفر ما می توانیم مراحل مختلف رشد سیاره مان را خوب نگاه کنیم و ببینیم که آب و هوا و خشکی چطور روی کره زمین به شکل امروزی شان در آمده اند. دریاها چطور درست شده اند و قاره های امروزی چطور از شر آب ها در امان مانده اند. آیا آنها از ابتدا به همین شکل بوده اند و زمین به همین شکل و با همین پستی و بلندی ها شکل گرفته است؟ شاید این تصور رایجی باشد اما این طور نیست. زمین سر گذشت پر ماجرایی را پشت سر گذاشته تا به شکل و شمایل امروزی اش در آمده است. در خلال این بررسی ما میتوانیم تصور خوبی به دست بیاوریم؛ درباره سر گذشت کوه ها ، دریاها و حتی پوشش گیاهی سرزمینمان و از اتفاقاتی که برای فلات ایران در طی میلیارد ها سال رخ داده است. نیروهای زمین آب و هوای دوره ژوراسیک در آغاز تفاوت چندانی با دوره تریاس نداشت اما به تدریج آب و هوای ملایم و مرطوب بر بیشتر نقاط جهان حاکم شد مخصوصا خشکی های حاشیه دریای باستانی تتنیس شرایط آب و هوایی مساعدی داشت. به همین دلیل از دوره ژوراسیک آثار گیاهی بی شماری به جا مانده است. پایان ژوراسیک یک دوره دیگر پیدایش ذغال سنگ را برای زمین رقم زد. بیشترمنابع ذغال در کویر مرکزی ایران مربوط به این دوره است. یعنی در آغاز دوره ژوراسیک علاوه بر قسمت هایی از زاگرس، کویر امروزی لوت هم از آب خارج شد. شرایط تا میانه های این دوره به همین ترتیب بود و قسمت هایی از کویر مرکزی به تدریج برای اولین بار رنگ آفتاب را به خود دیدند. یعنی جایی که امروزه کویر خشک و سوزان است و تابش آفتاب زندگی گیاهی آنجا را به شدت تهدید می کند در آن زمان پوشیده از جنگل های انبوه ، و علفزار های وسیع بود که دایناسورها در آن رژه می رفتند. رد پای دایناسورها کشف شده در کرمان گواه خوبی برای این مطلب است. این رد پا مربوط به 180 میلیون سال قبل است. 145 میلیون سال قبل و در پایان ژوراسیک به تدریج قسمت هایی از یک صفحه قدیمی به اسم « کیمریا » از آب خارج شد جایی که در بر گیرنده مناطقی از ایران ، قزاقستان و چین بود. در پایان این دوره آمریکای شمالی و جنوبی در حال جدا شدن از اروپا و آفریقا بودند و جهان کم کم به شکل امروزی اش نزدیک می شد. آب و هوای جهان به تدریج سرد می شود. درباره کویر در پایان دوران دوم و آغاز دوره سنوزویئک قطب جنوب شروع به جدا شدن از آمریکای جنوبی کرد. 33 میلیون سال قبل این اتفاق کامل شد و گذرگاه آبی بین این قاره گشوده شد. به همین علت آب های سرد قطبی امکان پیدا کردند تا به عرض های بالاتر سرد شد. یخ ها باعث شدند سطح آب های جهان پایین بروند. در همان زمان برای اولین بار قسمت هایی از صفحه عربستان از زیر آب خارج شد. عربستان در آستانه جدایی از آفریقا بود و به سمت شمال شرقی می چرخید. به علت چرخش عربستان ، صفحه ایران به شدت به زیر صفحه اوراسیا برخورد کرد. نتیجه این برخورد، متولد شدن رشته کوه های البرز بود. قسمت های زیادی از دریای تتیس در آستانه خشک شدن بود. 20 میلیون سال قبل ارتباط این دریا با آب های آزاد برای همیشه قطع شد. در ادامه این دوران آمریکای جنوبی به زیر آمریکای شمالی برخورد کرد. جریان آبی به راه افتاد و آخرین عصر یخبندان حدود 2 میلیون سال قبل از راه رسید که به آن دوره یخبندان کواترنری هم می گویند. بارش ها در دوره یخبندان کم شدند و دریاچه هایی که به آب های آزاد راه نداشتند، رفته رفته کمتر شدند، دریای باستانی تتیس که تا قبل از یخبندان یکپارچه بود، به دو قسمت تقسیم شد. خزر و اورال باقیمانده قسمت شمالی تر آن و دریای سیاه و مدیترانه بقایای قسمت های جنوبی ترند. در ادامه به دلیل چرخش آفریقا در جهت خلاف عقربه های ساعت ، مدیترانه دوباره به دریای آزاد راه پیدا کرد. در طی دو میلیون سال، سطح آب ها پایین رفت و قسمت های زیادی از دریاچه ها خشک شدند. یخ ها حدود 2000 سال پیش از مدار های قطبی بالاتر رفتند و به بیانی عصر یخ پایان یافت. البته چون هنوز هم یخ های قطبی آب نشده اند می شود گفت که ما در عصر یخ به سر می بریم. در مناطق مرکزی ایران هم رودها جاری شدند و جنگل ها در مناطق شمالی تر توسعه پیدا کردند. از آن زمان تا به امروز زمین رفته رفته گرم تر و خشک تر شده است . آن قدر زیاد که رودهای جاری قسمت های مرکزی ایران جایشان را به قنات ها داده اند. نویسنده:امیر آزاد حیدرآبادی منبع:مجله ی دانستنی ها شماره ی19 [ چهارشنبه 92/10/11 ] [ 5:5 عصر ] [ امیرآزادحیدرآبادی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |